بی انصاف

آپلود عکس

شـــــب هــــــا خــــــوابم نــــــــمیبرد...

از درد ضـــــربات شــــــــلاق خــــــــاطراتت روی قــــــــــلبم.

بـــــــــــی انــــــــصاف...

مـــــــــحکم زدی،

جـــــــــــایش مـــــــــــانده اســــــــــت...

شکستن دلم

آپلود عکس

شبی غمگین، شبی بارانی و سرد       مرا در غربت فردا رها کرد

دلم در حسرت دیدار او ماند                 مرا چشم انتظار کوچه ها کرد

به من میگفت، تنهایی غریب است        ببین با غربتش با من چه ها کرد

تمام هستیم بود و ندانست                 که در قلبم چه آشوبی به پا کرد

و او هرگز شکستم را نفهمید               اگر چه تا ته دنیا صدا کرد...

اگه من یه روز نباشم...

آپلود عکس

اگه من یه روز نباشم کی از عشقت می میره؟

                                یه روزی میرم و اون روزه که گریه ت میگیره

اگه من یه روز برم برای کی ناز میکنی؟

                                روی بوم کی میشینی با کی پرواز میکنی؟

وقتی که قهر میکنی منتتو کی میکشه؟

                                اگه من یه روز نباشم سرنوشتت چی میشه؟

کی واسه ت لالایی میگه چشماتو رو هم بذاری؟

                                کی میزاره تو همه ش براش بهونه بیاری؟

با کلیدش کیه قفل اخماتو باز میکنه؟

                                اون شبا که سردته کی دستتاتو ها میکنه؟

وقت گریه سرتو رو شونه ی کی میذاری؟

                                به یه آغوش دیگه که آخه عادت نداری

اگه من یه روز نباشم کی از عشقت میمیره؟

                                یه روزی میرم و اون روزه که گریه ت میگیره

فال

آپلود عکس

با تو ام

پیر مرد ایستاده در کنار این قفس!

از پرنده ات بپرس

یک هزار سال بعد

روزگار

راستی چه شکلی است؟

ناگهان دلی

میپرد رها؟

تنگ می شود برای هیچ کس؟

یا که همچنان

مثل یک هزار سال قبل...؟


از پرنده ات بپرس!

دروغ و حقیقت

آپلود عکس

روزی دروغ به حقیقت گفت: برویم دریا شنا کنیم...

حقیقت ساده پذیرفت.

کنار دریا رفتند و حقیقت تا لباس هایش را در آورد، دروغ آنها را دزدید، پوشید و فرار کرد.

از آن پس حقیقت عریان و زشت اما دروغ در لباس حقیقت زیباست!

قانون عشق

آپلود عکس

سخت است به فکر کسی باشی که بدانی در یادش نیستی...

چون او به فکر کس دیگریست که می داند در یادش نیست!

و این همان قانون تلخ عشق در زندگیست:

پافشاری نا امیدانه برای اثبات پاکی و صداقت در عشق...

گل سرخ

آپلود عکس

تا روزی که بود،

دست هایش بوی گل سرخ می داد!

از روزی که رفت، گل های سرخ بوی دست های او را می دهند...

خاطرات

آپلود عکس

خـــــــاطرات خــــــــــیلی عــــــــــــجیبند!

گـــــــاهی اوقــــــــــات مـــــــــــی خندیم... بـــــــــه روزهــــــــایی کــــــــــه گــــــــــــریه مـــــــــــی کردیم...

گـــــــاهی گــــــــریه مـــــــــی کنیم.... بــــــــه یــــــــاد روزهـــــــــایی کـــــــه مــــــــــی خندیدیم...

دلتنگی

آپلود عکس

وقتی بهت گفتم دلتنگ تو هستم، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی.

به چه دل خوش کرده ای؟؟؟

تکاندن برف از شانه ی آدم برفی؟!

پشیمونم...

آپلود عکس

نمیدونی چقدر خوبه یه وقتایی پشیمونی

                             تموم درد من اینه تو هم اینو نمیدونی

به من فرصت بده بازم تو چشمای تو پیدا شم

                             یه بار دیگه بیام پیشت دوباره عاشقت باشم

کدوم مردی به تو میگه تموم عشق و رویاشی؟

                             ببین تا آخرش هستم، به شرطی که تو هم باشی

کدوم مری میگه بی تو، توی تنهایی میپوسم؟

                             اگه اون مرد پیدا شه خودم دستاشو می بوسم

تو چشمام زل بزن، می خوام با چشمای تو جادو شم

                             بگو بازم دوستم داری تا از این رو به اون رو شم

بدون تو نتونستم، بدون تو نمیتونم

                             من از رفتار دیروزم پشیمونم، پشیمونم...


بچه ها این از زبون یه مرده ولی چون خیلی ازش خوشم اومد گذاشتم!!

دست هایت...

آپلود عکس

از تو بـــــــــیـــــــــــزارمــــــــــــــ

تو حتی با خودت هم صادق نبودی

روزی که گفتی دوستت دارم...

دست هابت مـــــــــیــــــــــــــلـــــــــــــــــــرزیـــــــــــــــــــد...

خورشید جاودانی

آپلود عکس

در صبح آشنایی شیرینمان تورا

گفتم که: « مرد عشق نءی » باورت نبود

در این غروب تلخ جدایی، هنوز هم

می خواهمت چو روز نخستین، ولی چه سود؟

می خواستی، به خاطر سوگند های خویش

در بزم عشق، بر سر من، جام نشکنی

می خواستی، به پاس صفای سرشک من

این گونه دلشکسته، به خاکم نیفکنی

پنداشتی که، کوره ی سوزان عشق من

دور از نگاه گرم تو، خاموش می شود؟

پنداشتی که یاد تو، این یاد دلنواز

در تنگنای سینه، فراموش می شود؟

تو، رفته ای که بی من تنها سفر کنی

من، مانده ام که بی تو، شب ها سحر کنم

تو رفته ای که عشق من ار سر به در کنی

من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم

روزی که پیک مرگ مرا می برد به گور

من شب چراغ عشق تو را نیز می برم

عشق تو، نور عشق تو، عشق بزرگ توست

خورشید جاودانی دنیای دیگرم!


طرح کمرنگی است از آخرین دقایق زندگی یک انسان

و... فرو رفتن یک آفتاب.

زنی، که وجودش گرمی بخش خاندان ما بود

و اکنون، یادش تسلی بخش دل های ماست.


*فریدون مشیری*


ماه و سنگ...

آپلود عکس

اگر ماه بودم

به هر جا که بودم

سراغ تو را از خدا میگرفتم

و گر سنگ بودم

به هر جا که بودم

سر رهگذار تو جا میگرفتم.

اگر ماه بودی

به صد ناز، شاید

شبی بر لب بام من می نشستی

و گر سنگ بودی

به هر جا که بودم

مرا می شکستی

مرا می شکستی!


بچه ی حاضر جواب!

آپلود عکس

مادر خطاب به بچه ی خردسالش:

- هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی بر میداشتی، در تمام مدت، خدا داشت تورو نگاه می کرد؟

- آره مامان جونم!!

- و فکر میکنی به تو چیزی میگفت؟

- میگفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس میتونی دوتا برداری!!!!


خداوند امید شجاعان است، نه بهانه ی ترسو ها.

* نورمن وینسنت پیل *

هیچ کس زنده نیست... همه مردند

آپلود عکس

دوستی میگفت: خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند. تعدادی هم برای محکم کاری دوبار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلای بشینی. هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود. هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون میگفت: استاد همه حاضرند!

و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، میگفت: استاد، امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!

در اواخر دوران تحصیل، با هم ازدواج کردند و دورادور میشنیدم که بسیار خوب و خوش هستند. امروز خبر دار شدم که آگهی ترحیم با نو را با این مضمون چاپ کرده است:

هیچ کس زنده نیست... همه مــــــــــــــــــــردنــــــــــــــــــد.



آمده ام تا گلی پیشکشت کنم، اما تو لایق همه ی باغ منی؛ باغ من از آن تو باد...

* رابیندرانات تاگور *

دوستت دارم

x5qgksm13bh61kpjkwi5.jpeg

زن و شوهر جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب می راندند...

آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند...

زن جوان: یواش تر برو! من می ترسم!

مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!

- خواهش می کنم، من خیلی میترسم!

-خب، اما اول باید بگی دوستم داری...

-دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی؟

-مرا محکم بگیر...

- خب، حالا میشه یواش تر برونی؟

-باشه، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم میکنه...

.

.

.

.

.

.

روز بعد روزنامه ها نوشتند:

« برخورد یک موتور سیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. »

.

.

.

در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت...



مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود، پس بدون این که زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند...

انتظار...

362geuk40oepqy058f8h.jpeg

تنها به امید آن زنده ام که شاید

روزی، هرچند دور

تو مرا، هرچند کم

دوســـــــــــــــتـــــــــــــــ بداری

آن روز تمام زندگی ام از آن توست و تمام هستی ام فدای تو.

من آن روز را انتظار می کشم

حتی... روزی که دیگر نباشم.

تنها زير باران

qhgzgzjmx6rwr4scm9mw.jpeg

زير باران بودم، همره غم تنها

                          چشم زيبايت گشت در مه شب پيدا

با دوچشمت گفتم: بی خبر از مايی

                          از غروب و باران حال ما جويايی؟

هيچ ميگويی او، زير باران تنهاست؟

                          ياد داری گفتی:‌با تو باران زيباست؟

تو گه گفتی هر شب، در خيالم هستی

                          سرخی چشمانت، داده بر من مستی

حال زير باران، با كه هم آغوشی؟

                          زير باران با او، باده هم مينوشی؟

چشمت آرام چكاند، قطره قطره شبنم

                          لحظه ای باريد او، مثل باران نم نم

مثل باران نه كه چون، سيل در جوش و خروش

                          با غم چشمانت، رفته از سر هم هوش

قطره قطره اشكت، بر رخم بوسه نواخت

                          تا كه بگشودم چشم، قلبم از غصه گداخت

گفتم: ای سنگين دل، تو نبار بر حالم

                          شيشه را می شكند، سنگ اشكت يارم

چشمت از غصه به من،‌خيره ماند و حيران

                          گفت: زير باران، بی‌تو ام سرگردان...!


نغمه ها

yyn7m6uhylppv0m8bw1s.jpeg

دل از سنگ بايد كه از درد عشق

ننالد، خدايا دلم سنگ نيست

مرا عشق او چنگ اندوه ساخت

كه جز غم در اين چنگ آهنگ نيست


به لب جز سرود اميدم نبود

مرا بانگ اين چنگ خاموش كرد

چنان دل به آهنگ او خو گرفت

كه آهنگ خود را فراموش كرد


نميدانم اين چنگی سرنوشت

چه ميخواهد از جان فرسوده ام

كجا ميكشانندم اين نغمه ها؟

كه يك دم نخواهند آسوده ام


دل از اين جهان برگرفتم، دريغ

هنوزم به جان آتش عشق اوست

در اين واپسين لحظه ی زندگی

هنوزم در اين سينه يك آرزوست:


دلم كرده امشب هوای شراب

شرابی كه از جان برآرد خروش

شرابی كه بينم در آن رقص مرگ

شرابی كه هرگز نيايم به هوش


مگر وا رهم از غم عشق او

مگر نشنوم بانگ اين چنگ را

همه زندگی نغمه ی ماتم است

نميخواهم اين ناخوش آهنگ را.


فريدون مشيری




آسمون و دريا...

jvz7ga62lo0qbi3mqwiw.jpeg

آسمون به دريا گفت: اين بالا خيلی خوبه... ميشه همه جا رو ديد.

دريا گفت: اين پايين از اون بالا خيلی بهتره... چون فقط تــــو رو ميشه ديد!

بيخيال...

qc9wa2m189v1ga715138.jpeg

من درد ميكشم...

اما تو چشم هايت را ببند...

سخت است ببينم ميبينی و بـــــيــــــخــــــيـــــــالـــــــــی.

پرچين


qwuvx4jxpespf9zjhn26.jpeg

عشق تو كوتاه تر از آن بود كه هوای بال و پر زدن را در دلم زنده كند. اما امروز ديگر پرچين، پرچين نيست... ديواريست به بلندی انتظار و ديگر پر و بال هايم پوسيده...

افسوس... شايد ديگر آن سوی پرچين را نبينم...

به سلامت!


vjksmdbodqpz3uyn40qz.jpg

رفتی؟؟؟

به سلامت... من خدا نيستم كه بگويم اگر صد بار توبه شكستی باز آی...

آنكه رفت، به حرمت آنچه برد حق بازگشت ندارد...

رفتنت مردانه نبود... لااقل مرد باش و برنگرد...

خط زدن من پايان من نيست، آغاز بي لياقتی توست!


bnowa7p2l3dxwa060y.jpeg

گفت: جبران ميكننم.

گفتم: كدام را؟؟ دل مرده را، قلب شكسته اما تپنده را؟ حالا من هيچ... جواب اين موهای سپيد را چه ميدهی؟

نگاهی به موهايم كرد و گفت: وای جه پير شدی...

گفتم: جبران ميكنی؟

گفت: كدام را؟؟؟

يواشكی

e2dsm8sbxrai08qis430.jpeg

يــــــــــــــــــــواشـــــــــــــــكـــــــــــــــــی دوستم داشته باش

آدم های دنيای من

چشم ديدن عشق را ندارند...!

ما...

9j7iz703hbhor2jzw3kg.jpeg

تو رفتی...

و من هم...

فكر كردی جدا شديم

غافل كه اين بار

به فعل تازه ای

به «رفتن»

من و تو «ما» شديم!!!

مسافر

bbqjd2qw8wp4b2zm2h5b.jpeg

نه چتر با خود داشتی...

نه روزنامه...

نه چمدان...

عاشقت شدم...!

از كجا ميدانستم مسافری؟؟؟